اسمان ابری

صفحه خانگی پارسی یار درباره

فقیر و دارا

در مجلس رسول خدا(ص)افراد معمولآ دایره وار می نشستند.

هر کس که وارد می شد هر جا که خالی بود می نشست.

نه اینکه افراد مجبور باشند جا خالی کنندتا کسی بالای مجلس بنشیند.

یکی از مسلمانان فقیر وارد شد،

 و در کنار شخصی که به اصطلاح اشرافی بود نشست.

آن مرد از روی جاهلیت خود را کنار کشید.

رسول اکرم متوجه شد؛به او گفت چرا چنین کاری کردی؟

ترسیدی چیزی از ثروتت به او بچسبد؟یا چیزی از فقر او به تو بچسبد؟

نه...یا رسول الله. پس چرا چنین کاری کردی؟

اشتباه کردم.غلط کردم.

به جریمه این اشتباه نیمی از دارایی خود را به او می بخشم.

به آن برادر مؤمن گفتند آنرا تحویل بگیر.

 گفت: نمیگیرم.

گفتند چرا؟تو که نداری؟

گفت: می ترسم بگیرم و همانند این مرد اشرافی غرور مرا در بر گیرد.